
روزهای عجیب

پارت ۲
میبینه که یه نفر با موهای سیاه بلند داره بهش نگاه میکنه فورن لینا دست درنا رو میگیره و داخل اتاق شماره ۷ میرن
درنا: آروم باش دختر چی شده؟
لینا: گفتنی نیست که چی دیدم
درنا : لوس نشو بگو ببینم چی دیدی؟
لینا: دیدم که یه نفر با موهای سیاه بلند و صورتش رو موهاش پوشانده بود و صورتش دیده نمیشد
درنا : یا خیلی فیلم های ترسناک میبینی و خیالاتی شدی یا داری شوخی میکنی
لینا : نه خیالاتی شدم نه دارم شوخی میکنم
درنا : باشه حالا بیا بریم پیشه بچه ها
لینا : باشه
درنا در اتاقی که داخلش بودن رو باز میکنه و به لینا میگه: از کنار هم جدا نشیم باشه
لینا : باشه
درنا در رو باز کرد و با لینا شروع به دویدن کردن و به سمت اتاق ۱۳ که همه بچه ها توش بود رفت
همه داشتن لینا و درنا رو نگاه میکردن
درنا : چیه هیولا دیدین
رویا : هیولا ندیدیم ولی چرا دویدن اومدین اتاق ؟
لینا : چون در بیمارستان بسته شده و هم من یه نفر رو با موهای سیاه بلند دیدم
آیدا : خب ؟
لینا : خب که باید از این بیمارستان بریم بیرون
آیدا: پرستار چیزی نبود تو بیمارستان
لینا : نه پرستار بود و نه دکتر بود
آیدا: پس چه جور از بیمارستان خارج بشیم؟
لینا : از پنجره
آیدا : ما که مرد عنکبوتی نیستیم و اگه از پنجره بریم همینجا میافتیم الفاتحه
لینا : پارچه هایی که روی تخت هست رو باهم گره بزنیم و از پنجره به بیرون پرتاب کنیم و از پارچه پایین بریم
بعداز چند دقیقه
پارچه هارو باهم گره زده بودن و از پنجره به بیرون پرتاب کرده بودن و قرار بود که لینا اول از پارچه پایین بیاد
وقتی لینا از پارچه پایین اومد دوروبرش رو نگاه میکنه و میگه : امن هست بیان
همه از پارچه پایین اومده بودن و به سرعت به طرف ماشین رفتن سوار ماشین شدن و آیدا ماشین رو روشن میکنه گاز میده و میرن
لینا: بچه ها میگم چه طوره که ماشی رو وسط شهر نگه داری و امروز رو تو ماشین بخوابیم
همه : باشه
آیدا ماشین رو وسط شهر نگه داشت
نیمه شب
همه خوابیده بودن که لینا خوابش نميومد و داشت بیرون رو نگاه میکرد
که ماهان با صدای آروم به لینا میگه : تو هم خوابت نميومد
لینا: آره توهم
ماهان : آره بیا از ماشین پیاده بشیم ک هوا بخوریم چون هوای ماشین گرمه
لینا : باشه
ماهان و لینا از ماشین پیاده شدن و نزدیک های ماشین یه صندلی بود و لینا و ماهان رفتن روی اون صندلی نشستن و شروع به حرف زدن کردیم
لینا احساس میکرد ماهان داره نزدیک صورتش میشه هرچه عقب میرفت ماهان میومد جلو
که ماهان .....
لایک ❤️ و کامنت 💬 یادتون نره
تا پارت ۳ خدافظ